ما در حال حاضر ابزارهایی برای مقابله با بحران در سلامت روان دختران نوجوان داریم.
- پیشرفت در روانشناسی میتواند با دنبال کردن مطالعات گمراهکننده یا زمانی که مطالعات روشنگر از بین برود متوقف شود.
- بحران کنونی در سلامت روان دختران نوجوان به دلیل نادیده گرفتن یافتههای کلیدی توسط محققان آسیب میبیند.
- رسانههای اجتماعی فشار را افزایش میدهند، اما معضلاتی که دختران در چهارراه نوجوانی با آن مواجه هستند را تغییر نمیدهند.
- تغییر انتظارات با ورود دختران به دوره نوجوانی، بحران سلامت روانی آنها را کاهش می دهد.
برخی از مطالعات به جای روشن کردن ذهن انسان مبهم هستند، اما با این وجود در نظریه رشد گنجانده می شوند. به عنوان مثال، ادعای آنا
فروید مبنی بر اینکه نوجوانان می خواهند از والدین خود طلاق بگیرند ، از نظر روانشناختی، به نوعی در کنار شواهد قاطع وجود دارد که نشان می دهد آنچه نوجوانان می خواهند احیاء، حفظ و به روز کردن روابط با والدین است. [۱] چیزی که کمتر شناخته شده است این است که چگونه وقتی برخی از مطالعات اساسی از نظر محو می شوند، به گونه ای که گویی هرگز وجود نداشته اند، درک رشد انسانی نیز با مشکل مواجه می شود.
از دست دادن غیرقابل توضیح دانش مفید
بارها و بارها از بحران در سلامت روان دختران می شنویم. شکاف
جنسیتی مورد توجه قرار گرفته است، اما کارهایی که می تواند به چارچوب بندی این موضوع کمک کند فراموش شده است. مگی جونز، هفته گذشته در
نیویورک تایمز نوشت، خاطرنشان می کند که «تعداد نوجوانان – به ویژه دختران – که از زندگی خود ناامید هستند در حال افزایش است. طبق نظرسنجی مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری که در سال جاری منتشر شد، از هر پنج دختر نوجوان، سه دختر در سال ۲۰۲۱ احساس غم و اندوه یا ناامیدی مداوم داشتند که بالاترین میزان در یک دهه اخیر است… کارشناسان نمیدانند چرا این اعداد کاهش یافته است. افزایش …. برخی رسانه های اجتماعی را مقصر می دانند. [۲] این انتساب معمول، گاه به گاه و تنبل سرزنش به رسانه های اجتماعی آنقدر گسترده است که منطقی به نظر می رسد که فرض کنیم محققان واقعاً به شکاف جنسیتی در سلامت روان اهمیت نمی دهند.
نیاز دیدن و از دست دادن آنچه داریم
مقاله اخیر در مجله بهداشت روانی کودکان و نوجوانان [۳] به شیوایی از نیاز به توضیح شکاف جنسیتی در مشکلات رایج سلامت روان صحبت می کند، اما حجم قابل توجهی از کارهایی را که دقیقاً این کار را انجام می دهد نادیده می گیرد. به جای کاوش در تحقیقات گذشته، نویسندگان می پرسند: “چرا ما به شکاف جنسیتی در مشکلات رایج سلامت روان اهمیت نمی دهیم؟”
این مایه تاسف است زیرا از بسیاری جهات نویسندگان به وضوح رویکرد مورد نیاز را درک می کنند. آنها هرگونه “تمایل به تلقی [شکاف جنسیتی در سلامت روان] را به عنوان اجتناب ناپذیر” یا ضروری یا مبتنی بر زیست شناسی به چالش می کشند. آنها معتقدند که احتمالاً با “زمینه ای که پسران و دختران در آن بزرگ می شوند و اجتماعی می شوند” مرتبط است. آنها خاطرنشان می کنند که “یک جزء کلیدی تحقیق در این زمینه باید تعامل با خود زنان باشد…[و] اگر ما به عنوان محققین سلامت روان تلاش بیشتری برای پرسش از دختران و زنان در مورد تجربیات آنها انجام دهیم… احتمالاً به بسیاری از راه های ممکن برای بررسی منجر خواهد شد. ”
با این حال، به طرز ناامیدکننده ای، نویسندگان ادعا می کنند که “ما شواهد تجربی کمی داریم که محرک های این شکاف جنسیتی را مشخص می کند.”
با این حال، شواهد تجربی دقیقاً همان چیزی است که ما در حال حاضر در یک مجموعه غنی از تحقیقات داریم که در حال انجام است و به شدت مورد استناد قرار میگیرد، اما بهطور غیرقابل توضیحی توسط بسیاری از افراد در حال حاضر در چارچوب سلامت روان نوجوانان نادیده گرفته میشود.
احیای تحقیقات کلیدی
البته به کار پروژه تحقیقاتی ده ساله کارول گیلیگان در مورد «تقویت مقاومت و شجاعت سالم در دختران» اشاره میکنم که در آن او – خیلی قبل از آیفون و رسانههای اجتماعی – نشان داد که دختران نوجوان با یک معضل روانشناختی پرهزینه روبرو هستند: آنها به چالش کشیده میشوند. برای حفظ صلح با دیگران، خود را ساکت کنند و در صورت مقاومت، تنبیه، اخطار یا طرد شوند. [۴] دختران نوجوان یاد میگیرند که یا میتوانند آنچه را که واقعاً فکر میکنند بگویند و برای دیگران غیرقابل قبول باشند، یا میتوانند مقاومت درونی خود را در برابر هنجارهای زنانهای که در آنها آغاز شدهاند بپوشانند و مورد قبول والدین، معلمان و دوستان خود باقی بمانند.
این یافتهها امروزه نیز به قوت خود باقی است. به دختران گفته می شود که می توانند هر کاری انجام دهند و هر کسی که می خواهند باشند، اما برای انجام این کار باید طبق قوانین اجتماعی و استانداردهای آموزشی موفق شوند. رسانههای اجتماعی تنها زمانی وارد میشوند که ناظران بیشتری را به نگاهها، گفتار و اعمال دختران پلیس اضافه میکنند، اما قوانین یکسان است. هنوز به دختران آموزش داده می شود که نیازهای دیگران را بر نیازهای خود ترجیح دهند، “زیبا به نظر برسند” و “زیبا صحبت کنند”. کسانی که معتقدند دختران نوجوان به تایید و پذیرش بزرگترها – والدین، معلمان، همسایگان – اهمیت نمی دهند، باید دوباره فکر کنند.
دختران نوجوان با اعتماد به نفس به نظر می رسند اما از تعارض می ترسند
در سال ۲۰۱۹، در کنار موسسه خیریه
آموزشی The Female Lead، با دختران نوجوان در بریتانیا درباره اهداف، خواستهها و ترسهایشان مصاحبه کردم. دختران
اهداف بلندی را برای پیشرفت تحصیلی و شغل تعیین می کنند و از بسیاری جهات نشان دهنده نوجوانان سرزنده و پرشکوهی هستند که ما می خواهیم ببینیم. اما همانطور که آنها صحبت می کردند، معضل گیلیگان را فاش کردند. چیزی که بیشتر از همه از آن می ترسیدند درگیری با دیگران بود. چیزی که در دیگران بیشتر تحسین میکردند «شجاعت» یا توانایی صحبت کردن و حفظ موضع خود بود. [۵]
اخیراً در ایالات متحده، یک نظرسنجی در مقیاس بزرگ نشان داد که ۴۶٪ از دختران گزارش کردند که “آنها آنچه را که فکر می کنند یا با دیگران مخالف هستند نمی گویند زیرا می خواهند مورد پسند واقع شوند.” [۶] حتی تکاندهندهتر این است که وقتی دختران معیارهای سنتی موفقیت، مانند رسیدن به معدل بالا را برآورده میکنند، این درصد به ۶۲ درصد میرسد.
همانطور که تارا کریستی کینزی از مدرسه هویت (که با گیلیگان در یک مطالعه جدید بر روی دختران شریک است) میگوید، «دخترانی که بالاترین موفقیت را در ایالات متحده دارند، بیشتر نگران تأیید دیگران هستند. بسیاری از دختران که برای انتخاب بین داشتن صدا یا داشتن روابط تحت فشار قرار می گیرند، سکوت می کنند و
با جمعیتی که رفتار، اعتقادات و ارزش هایشان ممکن است با رفتار آنها همخوانی نداشته باشد، سکوت می کنند.
پوشاندن صدای واقعی به طور گسترده به عنوان یک بار شناختی پرهزینه شناخته می شود. به همین دلیل است که برخی از درمانگران میتوانند کمک کنند، بهویژه زمانی که
درمان شامل ملاقات با آنها «در جایی که هستند و [آنها را به قولشان میپذیرد» [۷] تحقیقات گیلیگان میتواند به دختران قبل از بالینی شدن مشکلاتشان کمک کند. تنها کاری که مربیان، درمانگران و والدین باید انجام دهند این است که چارچوب، تئوری و عملی را که چشمشان را از دست داده اند، دوباره کشف کنند.
برای مشاوره با مشاوران زبده کلینیک ثمر با ما تماس بگیرید.